حوری آسمان
از زمانهای قدیم شنیده ایم که میگفتند یک سیب را که به هوا بیندازی صد چرخ
می خورد تا به زمین بیفتد. امروز میخواهم از سیب زندگی ام بنویسم و تعداد چرخ
هایی که خورد. انقدر چرخ خورد که به گمانم به هزار هم رسید. امروز میخواهم
بگویم که حوری، اگر ابزارت در زندگی علم باشد و آگاهی و اقتدار و استقامت، از
این چرخیدن ها چه باک؟؟ مگر نه اینکه مهم تو هستی و دنیای شگفت انگیز
درونت که معجزه ها میکند؟ پس، از چرخیدن های بی محابای سیب روزگار چه
هراس؟ تو، فقط بمان. بگذار سیب، همچنان برقصد و بچرخد...
اقتدار در دستان تست..
گوشه هایی از تیتراژ شهر باران تقدیم به خودم:
منم مثل تو مات این قصه ام تو هم مثل من امشبو دعوتی
درست تو همین ساعت و ثانیه سزاوار زیباترین رحمتی
تو این حس و حال عجیب و غریب دو تا بال میخوای که رو شونته
تو از هر مسیری بری میر سی تو از هر دری بگذری خونته
از این سفره ها معجزه دور نیست ببین دست دنیا تو دست منه
دعا میکنم تا اجابت بشه دعا میکنم چون دلم روشنه
من از عشق بارون به دریا زدم به بارون به آسمون دعوتیم..
Design By : Pichak |