سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حوری آسمان

سلام به خدای مهربانم. سلام به آفریدگارم. سلام به پروردگار بزرگ و پرقدرتم. سلام به خدایی که تولد را دوباره ارزانی‌ام داشت. سلام به خدایی که لحظه به لحظه حضورش را با تمام وجودم حس می‌کنم. سلام به خدایی که صدایم را می‌شنود. دردم را می‌داند و تسکینم می‌دهد. سلام به خدایی که تنهایم نگذاشت در حالی که من طردش کردم. خدایی که من انکارش کردم اما او همچنان ماند. خدایی که راه دوباره ی زندگی را برایم هموار کرد. خدایی که درست در لحظه ی سخت و بحرانی به فریادم رسید. خدایی که این بار با رحمتش، با مهربانی‌اش، با نگاه دلسوزانه‌اش، با قدرتش، با عظمتش، در قلبم جای گرفت. خدایی که اینک برایم مصداق الا بذکر الله تطمئن القلوب است.اینک، من، بعد از سالها تنش، بعد از سالها به در و دیوار خوردن، همراه با خدایم آفریینده آسمان آبی و تمام زیبایی های در آن، با نظر  عنایت او آرامش را احساس می کنم.

من اینک در آستانه‌ی‌ آرامش.

 

 

 


نوشته شده در دوشنبه 88/7/27ساعت 10:39 عصر توسط حوری آسمان نظرات ( ) |

منو درگیر خودت کن تا جهانم زیرو رو شه

تا سکوت هر شب من با هجومت روبرو شه

بی هوا بدون مقصد سمت طوفان تو میرم

منو درگیر خودت کن بلکه آرامش بگیرم

با خیال تو هنوزم مثل هر روز و همیشه

هرشب حافظه ی من پر تصویر تو می‌شه

با من غریبگی نکن با من که درگیر توام

چشماتو از من برندار من مات تصویر توام

تو همین جایی همیشه با تو شب شکل یه رویاست

آخرین نقطه‌ی دنیا تو جهان من همین جاست

تو همین جایی و هر روز من به تنهایی دچارم

منو نزدیک خودم کن تا تورو یادم بیارم

 

 


نوشته شده در دوشنبه 88/7/27ساعت 10:27 عصر توسط حوری آسمان نظرات ( ) |

چند قدم نزدیک تر به خدا.

لحظه ی دیدار نزدیک است.


نوشته شده در جمعه 88/5/30ساعت 1:28 صبح توسط حوری آسمان نظرات ( ) |

بازهم برای خودم

 

هیچ کس برایت از صمیم دل

دست دوستی تکان نمی دهد

جزدلت که قطره ای است بیکران

کس نشان ز بیکران نمی دهد

خواستم که با تو درد دل کنم

گریه ام ولی امان نمی دهد

 

 


نوشته شده در شنبه 88/5/24ساعت 1:4 صبح توسط حوری آسمان نظرات ( ) |

 

ستاره ام ، ترانه ام

باز هم برای کودک درونم می نویسم. اما این باراندکی متفاوت. این بارصدایش را شنیدم. ناله هایش را دیدم. لمسش کردم . بوییدمش، بوسیدمش، پروراندمش. این باربا او،همراه او، برای خودم دنیایی ساختم. برای خودم نه . برای خودمان. من و اوهر دو همراه باهم. این بار یافتم گمشده ی اصلی زندگیم را. یافتم علت سردرگمی هایم را. یافتم مونس و همراه واقعی ام را. یافتم همراه و همراز لحظات دلتنگی ام را. یافتم کسی را که برایم دوست است،همراه است،مونس است واو کسی نیست جز خودم. کودک درونم. گمشده ی  26 سال زندگیم.

ازسایه های ملتهب همیشه می گریختم

با رفتن تو هر نفس بغض دوباره می شوم

ناجی جام شوکران با دل عاشقم بمان

به حرمت حضور تو چون تو یگانه می شوم

خانه به خانه دیدمت همچو فسانه دیدمت

با تو ستاره می شوم  با تو ترانه می شوم

با تو ستاره می شوم.

 

 

 


نوشته شده در جمعه 88/4/26ساعت 12:23 صبح توسط حوری آسمان نظرات ( ) |


Design By : Pichak