سلام و ادب خدمت تمامي دوستان عزيز
اميد جان دوست گرامي،سخن شما برايم بسيار متين و پذيراست اما در درجه اول هر فردي يك نظري يا اعتقاد و انديشه اي داره من صرفا نگفتم كه حرف درست و صحيحه بلكه خواستي كمكي به اين دوست عزيز كرده باشم كه اول معني آرامش چيست؟؟آرامش رو به چي ميدونيد؟؟خواستم كمكش كرده باشم كه به شانه هاي خاكي زندگي زيبا كشيده نشه چرا كه ممكنه به هر علتي متوقف بشه و به دره هاي خطرناك كشيده بشه ، از نظر من كسي كه موفق هست هيچ موقع به پشت سرش نگاه نميكنه افسوس گذشته ها رو نميخوره،فرد موفق نگاهش به آيندست به جلو(اصلا اينجا جاي توصيفش نيست).اميدجان دوست مهربونم شما در پاسخي كه دوست عزيزمون گذاشت تامل كن چه پيامي دريافت ميكني؟؟منتظرم.اينجا واقعا فضاي محدودي كه من بخوام ديدگاهمو بيان كنم فقط صرفا خواستم كه راهنمائي كرده باشم تا منحرف نشوي.
آرامش آن چيزي نيست که در مکاني بي سر و صدا ، بي مشکل ، بي کار سخت يافت مي شود ، چيزي است که مي گذارد در ميان شرايط سخت ، آرامش در قلب ما حفظ شود.اين تنها معناي حقيقي آرامش است
نمي خواي شروع کني؟ اين دفعه بهونه ات چيه؟ گمونم مي خواي بگي سخته ، نه؟! مي دوني زغال سنگ و الماس از چي درست شده اند؟ هر دو از کربن. و مي دوني الماس از کجا استخراج مي شه؟ از عمق معدن زغال سنگ! حتما از خودت مي پرسي : پس چرا يکي زغال شده و اون يکي الماس؟ بايد بگم تفاوت توي فشاريه که کربن تحمل کرده.
الماس واسه الماس شدن کلي فشار رو تحمل کرده تا عنصر وجوديش منسجم و متبلور شده.
ما هم اگه مي خوايم چيزي بشيم و به جائي برسيم بايد بدونيم سختي لازمه رشد و شکوفائيه.
و هر کسي رشد چشم گيري داشته بطور حتم خيلي رنج و سختي کشيده و کلي عرق ريخته!
مهربون ، مي خوام با يه قصه حرفم رو تموم کنم. يه روز يکي کرم ابريشمي خريد تا پروانه شدنش رو به چشم ببينه. چند روزي که گذشت کرم دور خودش پيله اي تنيد و بعد از مدتي سوراخي کوچک ته پيله نمايان شد. اون شخص هم دقايق زيادي از همون سوراخ کوچيک به پروانه اي خيره شد که براي بيرون اومدن از پيله تقلا مي کرد و انگار نمي تونست بيرون بياد. و چون مي خواست بهش کمک کنه با قيچي پائين پيله رو بريد. پروانه هم براحتي از پيله خارج شد. ولي با بال هاي چروکيده اي که داشت همه عمر کوتاهش رو روي زمين خزيد و قدرت پرواز پيدا نکرد و مرد. مي دوني چرا؟! آخه محدوديت فضاي پيله و تقلاي پروانه واسه خروج از اون سوراخ ريز باعث مي شه که مايعي از بدن پروانه
ترشح بشه و روي بال هاش بشينه تا اونها رو قوي کنه و با خروج از پيله امکان پرواز پيدا کنه. ما هم توي زندگي نياز به فشار و سختي داريم تا امکان اوج و پرواز رو پيدا کنيم.
وگرنه فلج مي شيم و زمين گير. چه قشنگ مي گه هلن کلر که : شيفتگان پرواز را ميل به خزيدن نيست.
پس...!
سلام
وقتي جمله ات را خواندم اولين چيزي که به ذهنم رسيد اين بود....................که اميدوارم لحظات ارامشش ادامه دار باشد شايد چند سالي بعد به اين فکر کني اي واي چقدر اذر 90 ازام بود..........و من بي خبر بودم...............لحظاتت ابي و کلي اروم!