قطره قطره اگرچه آب شديم/ابر بوديم و آفتاب شديم
ساخت مارا همو که مي پنداشت/به يکي جرعه اش خراب شديم
اي مترسک کلاه را بردار/ما کلاغان دگر عقاب شديم
ما از آسودن ونياسودن/سنگ زيرين آسياب شديم
گوش کن ما خروش وخشم تورا/همچنان کوه بازتاب شديم
اينک اين تو که چهره مي پوشي/اينک اين ما که بي نقاب شديم