سلام
نوشته هاي دكتر شريعتي هميشه خوندني و قابل احترام و جاي فكر داره، البته هر كسي از منظر و ديدگاه خودش نوشته هاي دكتر رو نگاه ميكنه. من وقتي اتفاقات اين مدت و زير ذره بين ميذارم ترس زيادي وجودم رو فرا ميگره يعني يه تلنگري بهم ميزنه كه آدم بايد خيلي حواسشو جمع كنه و هميشه مراقب باشه و فكر نكنه كه خب ديگه زحمت و ممارست و تلاش بسه، نه هر كسي كه بيشتر رو خودش كار كنه و زحمت بيشتري بكشه بيشتر تو دسترس هواي نفس و شيطان قرار داره.
خدايا چنان كن سرانجام كار كه تو خشنود باشي و ما رستگار
درود بر شاندل كه سوخت و روشنايي داد.يادم سال سوم دبيرستان دكتر فتح(يكي از شاگردان استاد)تو دفتر مدير مي گفت رفتم پيش دكتر تا دست نوشته هاشو بگيرم و غلط هاي املايش را اصلاح كنم.آخه دكتر هرچه برذهن داشت مي نوشت.مي گفت ابگوشتش كه شام ديشبش بود توي سيني كنار ميز بود و زير سيگاري مملو از ته سيگارها رو ميزش.نگاهي كرد و گفت فتح تويي اين دستنويسارو بگير غلط املايي نداشته باشه.
نمي دونم كي به ما اين حق را داده كه روز 29 خرداد را در تقويم ها بنويسيم درگذشت دكتر علي شريعتي.چرا مردم ما روشنفكرانشونو درنمي يابند.30سال پيش جاهلان مقدس ماب و حالا عالمان بي دين.ما هم به مانند همه جهانيان مفاخر زيادي داشتيم ولي تاسف كه با دستان خود دفنشون كرديم.حالا شما بگيد مردمي كه دستشون به خون روشنفكران دلسوزشون آغشته است سزاوار كمالند؟