آموخته ام كه: عشق مركب حركت است نه مقصد حركت نه زمان . .
آموخته ام كه: اين عشق است كه زخمها را شفا مي دهد.
آموخته ام كه : بهترين كلاس درس دنيا كلاسي است كه زير پاي خلاق ترين فرد( خالق يكتا) است.
آموخته ام كه: مهم بودن خوب است.ولي خوب خوب بودن ازآن مهمتر .
آموخته ام كه: تنها اتفاقا ت كوچك زندگي است كه زندگي را تماشايي مي كند. .
آموخته ام كه: خداوند متعال همه چيز را در يك روز نيافريد پس چطورمي شود كه من همه چيز را در يك روز بدست آورم . .
آموخته ام كه: چشم پوشي از حقايق آنها را تغيير نمي دهد. .
آموخته ام كه: در جست و جوي محبت و خوشبختي زماني براي تلف كردن وجود ندارد. . همصدا نشدي بي قرارم نشانديمن عاشق آن صفاي توام نازنينا چرا در کنارم نمانديببردي دلم با دو چشم سياهبا کمند نگاه کرده اي اسيرمچون ناله اي داغ جنون در هواي تو من شعله ور در کويرممي دانم با اين همه دلبري دام راهم شدي داغم از بي وفاييدلبر از آه تو اي نيناي من فزون شد واي من کي مي آييشبگرد عشقم ناي من زون است نغمه نايم نينواييبنگر به جان خسته من اشک من و چشم تر مندر عاشقي سرگشتگي شو نقشي بر قاب خاطر منچون چشمه باران افسون خون شد از اين مبناي دل بر ساغر مناز من بريدي اي جان عاشق گر در فغانم بي همزبانماشکم ببين و باورم کن از باده غم سرشارم امشب در انتظارمآشفته حالم بازا اميدم ساغرم کنعاشق نبودي اي من شکسته شادم نکردي از من گسستي
با يک نگاهت قفل دلم شکستهباز ميشن دوباره پنجره هاي بستهولي به جرم عاشق تو بودنغرورمو شکستنميخوام که با تو پر بگيرم اما بال و پرم رو بستندتو بي خبر رفتي شبي غريبونهولي خيال تو مونده تو اين خونهاسم قشنگ تو هنوز رو لبهامهنگاه شيرينت اميد فردامهمن عاشقم ؛ عاشق؛ حرفامو باور کنشب بوي صحرايي شب را معطر کنهزار ترانه از عشق دلم برات سرودهولي منو شکستي گناه من چه بوده؟!بغض يه عمر شکستن؛ ره نفس رو بستهيه آشيون ميسازه رو شاخه شکستهاي تو نازنين؛ با ناز نگات؛ مخمل صداتمهمونم کن به سحر؛ با عشق يک بار دگراي تو نازنين؛ اي عاشقترينبا تو اين بهار پايان در به دريست؛ آغاز تازه تريست
بيا پرواز كنيم كنار همبيا پر باز كنيم تو بال همبيا باشيم مال همبيا باشيم مال هماگه هم خونه مي خواي مناگه ديونه مي خواي منگل عاشق گل عاشقاگه گلخونه مي خواي منبيا باشيم مال همبيا باشيم مال همكاشكي چشمات مال من بودتو سرت خيال من بودمثل من كه آرزوميآرزوت وصال من بودكاشكي دستامون وزنجير مي بستيم ما به هم
مباد آن دم که چنگ نغمه سازت
زدردي برنيانگيزد نوايي
مبادآن دم که عود تار و پودت
نسوزد درهواي آشنايي
دلي خواهم که ازاودرد خيزد
بسوزد،عشق ورزد،اشک ريزد!
سلام... كي گفته پولش مهمه...مهم اينه كه اول بپسنديو بپوشي و بگيري و تازه تخفيف هم بگيريتازه يه چيزي رو من بايد بهت گوشزد كنم اينكه وجود با بركت من باعث شد كه تو هم زودتر بپسندي ...اينو شاهد هم دارم
دلت بسوزه كباب شه اتيش بگيره
سلام خانمي! بار اول كه بهم سرزدي نمي دونستم كه چه كسي هستي اگه گفتي همون موقع از كي پرسيدم بهم گفت جايزه داري؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ورودتو به جمع خودموم عزيزم تبريك مي گم اميدوارم هميشه شادو خندان باشي مثل هميشه...
سلام........نام شاعر رو هم بنويس......بعد از دوستي با تو يه نوع ديگه به ادبيات و شعرها نگاه مي كنم........مخصوصا شعراي قديم.....جالبه نه؟